به نام بی نام او
پرسید: آرزوت چیه؟ >>
نمی دانستم چه بگویم!
"او" که نمی دانست!
تنها من می دانستم و دلم و خدایم!
"او" که نمی دانست تنها آرزویم در زندگی ست...
"او" که نمی دانست امید زنده بودنم است...
"او" که نمی دانست بودنش،
نوری دوباره بر زندگیم تابانده!
"او" که نمی دانست با بودنش،
قلم دوباره در دستانم جان گرفته!
"او" نمی دانست...
"او" هیچ نمی دانست!!!!
#فاطمه_خزائی
زندگی...برچسب : نویسنده : benameeshq بازدید : 61